: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
مدیریت جدید صندوق دو ویژگی دیگر هم دارد اول این که اکثرمدیران چند شغله هستند و کار اصلی آنها جای دیگری است. دوم این که برخلاف اصل ساده زیستی برای کار پاره وقت خود درصندوق حقوق کامل و پرو پیمان میگیرند.
صندوقی پر از رمز و راز
صندوق ذخیره فرهنگیان موسسهای است اقتصادی شبیه صندوق بازنشستگی کارمندان دولت که در خردادماه 74 در اجرای تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه تاسیس شد. هر فرهنگی عضو صندوق ماهانه 5 درصد از حقوق و فوقالعاده شغل خود را به حساب صندوق واریز میکند، دولت نیز موظف است که همه ساله معادل مبلغ فوق را که در بودجه سالانه منظور میشود به صندوق واریز نماید. این تعهدی است که تاکنون هیچ گاه به طور کامل اجرا نشده و دولتها همواره به صندوق بدهکارند. سهم اکثر فرهنگیان هنگام بازنشستگی، از کار افتادگی و یا بازخرید به آنان مسترد میگردد. این که وجود چنین موسساتی که مجاز به فعالیت در همه زمینههای اقتصادی و مالی هستند تا چه حد به اقتصاد ملی آسیب میزند.
موضوع بحث این نوشته نیست. این صندوق که در سال 74 با سرمایه 100 میلیون ریالی تاسیس شد، اینک موسسه اقتصادی بزرگی است که مجموع سرمایه منقول و غیرمنقول آن را بالغ بر 2 هزار میلیارد تومان برآورد میکنند. دهها شرکت تولیدی از جمله گروه صنعتی پلورسبز، مواد غذایی شادچین، صنایع آموزشی، شرکت آریا الکتریک و چندین شرکت خدماتی و ساختمانی، دهها پروژه ساخت مسکن،چندین قطعه زمین مسکونی وتجاری در الهیه وشهرک غرب از جمله داراییهای این صندوق است. دامنه فعالیتهای آن از پرورش میگو تا صادرات و واردات چوب جنگلی و مواد اولیه نوشابههای غیر الکلی را در برمیگیرد.
مدیران جدید نه تنها توان اداره موسسهای به این بزرگی را ندارند بلکه با ناشیگری های خود زیانهای شدیدی به سرمایه واعتبار این صندوق وارد می کنند.نمونه آن از دست دادن سهام بانک سرمایه به سود شهرداری وخریداری یک شرکت زیانده بیمه است.شاید مهمترین دستاورد این مدیران رشد صد در صدی قیمت زمین وساختمانهای متعلق به صندوق است که سالها پیش خریداری شدهاند!
در دوره اصلاحات تشکلهای صنفی معلمان، خواستار شفافیت بیشتر در فعالیتهای صندوق بودند. انتقاد اصلی فرهنگیان فقدان ساز و کاری قانونی برای نظارت اعضا بر کار مدیران صندوق بود. در اساسنامه هیات امنایی 7 نفری متشکل از وزیر و معاونان و افراد منصوب وزیر جانشین مجمع عمومی شده است. برخی از فرهنگیان هم خواستار گرایش بیشتر صندوق به کارهای رفاهی در طول خدمت فرهنگیان هستند. جناح اصولگرا بر امواج این گونه انتقادات سوار شده و برای بهرهبرداریهای انتخاباتی به آنها پرو بال بیشتری دادند. برای پاسخگویی به سوال شکرالله عطارزاده نماینده بوشهر درست یک ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری نهم ، مرتضی حاجی را به مجلس کشاندند. عطارزاده در سخنرانی طولانی خود، مصیبنامهای درباره رنج وارد معلمان قرائت کرد و در پاسخ به سخنان وزیر که در زمان مدیریت او سود صندوق به 27 درصد رسیده است منشا پولها را مورد پرسش قرار داد و این گونه پولها را شبهه ناک نامید.
صندوقی پراختلاف
تا قبل از آمدن فرشیدی، مدیریت صندوق از ثبات نسبی برخوردار بود. عمادالدین قاضوی که منصوب محمدعلی نجفی بود از بدو تاسیس تا سال 80 مدیریت عامل صندوق را برعهده داشت. مهدی حاجی که در سال 80 به عنوان مدیرعامل وارد دفتر مرکزی موسسه شد، ترجیح داد که همچنان با کادر قبلی کار را ادامه دهد.
تغییر مدیران در یک موسسه اقتصادی مثل صندوق در صورتی میتواند کارآمدی موسسه را افزایش دهد که مدیران جدید از میان افراد کارآشنا و متخصص در امور اقتصادی وبا تجربه بیشتر انتخاب و به صورت تمام وقت در موسسه مستقر شوند و از افتادن در دام مسایل حاشیهای بپرهیزند. در کادر جدید عباسپور معاون وقت توسعه و برنامهریزی به دلیل جایگاه حقوقی خود رییس هیات مدیره صندوق شد و محمدعلی رضایی که از مسئولان دفتر رییس مجلس بود به عنوان مدیرعامل منصوب گردید. از همان آغاز بین این دو اختلاف بروز کرد و عباسپوربه عنوان اعتراض در جلسات حاضر نمیشد. کمی بعد محمد قلیها هم به صف مخالفان مدیرعامل جدید پیوست. وزیر در این دعوا، جانب مدیرعامل را گرفت. با اصلاح اساسنامه، شرط معاونت وزیر برای احراز پست ریاست هیات مدیره برداشته شد.
عباسپور ابتدا از ریاست هیات مدیره و عضویت هیات امنا و کمی بعد از معاونت وزارتخانه عزل شد. محمد قلیها هم با نوشتن نامهای انتقادی خطاب به شخص وزیر و طرح مسایل در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس،هیات مدیره را بعد از چند ماه ترک کرد. با هر تغییری در ترکیب هیات مدیره صندوق، تغییراتی در هیات مدیره شرکتهای تحت پوشش صندوق نیز صورت میگرفت. سرعت تغییرات به حدی بود که فرصت کافی برای ثبت این تغییرات در اداره ثبت شرکتها وجود نداشت. حتی تغییرات هیات مدیره جدید صندوق به دلیل خودداری طهماسب مظاهری و عبدالمجید ایروانی دو تن از اعضای هیات امنای موسسه تا مدتها به صورت قانونی ثبت نشد.
محمدعلی رضایی مدیرعامل صندوق که به طور همزمان در چند جای دیگر نیز مشغول به کار بود، سرانجام در مردادماه امسال صندوق را با دلخوری ترک کرد. روز 27 مرداد 86 محمود فرشیدی در ساختمان مرکزی موسسه صندوق واقع در خیابان نفت حاضر شد تا محمدعلی شایستهنیا را به جای رضایی به عنوان مدیرعامل جدید معرفی کند. این بار عامل استعفا یا برکناری رضایی اختلاف او با رییس هیات مدیره صندوق احمد شجاعیان بود. گفته میشود جلسه تصمیمگیری هیات امنا در مورد انتصاب مدیرعامل جدید در اواسط مردادماه برگزار و رضایی به عنوان اعتراض در جلسه حاضر نشده و به جای آن با نوشتن نامهای چند صفحهای دلایل اختلاف خود را با شجاعیان بیان کرده است.
مردان چند شغله
رضایی که از کارکنان سابق دفتر حداد عادل است در گفتوگو با برخی کارکنان صندوق، خدمات گرانبهای خود به محمود فرشیدی در جریان کسب رای اعتماد و نیز خنثی کردن طرح استیضاح نمایندگان را یادآوری کرده و از بیوفایی روزگار گله کرده است. وی همزمان معاونت اداری- مالی یکی از نهادها را نیز برعهده داشته و معمولا در ساعات پایانی روزدر ساختمان خیابان نفت حاضرمی شد. داشتن دو و گاهی چند شغل از ویژگیهای مدیران دولت جدید است. براساس برآورد یکی از کارکنان صندوق بیش از 70 درصد مدیران صندوق دارای مشاغل تمام وقت در ادارات دولتی وسازمان ها ونهادهای دیگر هستند وسابقه کار در اموزش وپرورش ندارند وفاقد تخصص در زمینه مسایل اقتصادیند .
اوج فعالیت صندوق در ساعات غیراداری است. این در حالی است که رضایی در نامه خود به وزیر با برشمردن مشاغل متعدد احمد شجاعیان رییس هیات مدیره صندوق، خواستار برکناری وی و یارانش از مجموعه صندوق شده است.
عضو هیات مدیره یکی از شرکتهای تحت پوشش با اشاره به اینکه تبعیض در پرداخت حقوق عامل رکود و ناکارآمدی در شرکتهای وابسته به صندوق شده است، میگوید: «برخی از مدیران از سازمانهای دولتی به صندوق مامور شدهاند که با توجه به استقلال صندوق این کار غیرقانونی است اما نکته اینجاست که اینها هم حقوق دولتی خود را میگیرند و هم حقوقهای 5/1 میلیونی از صندوق دریافت میکنند. بعضی هم در ازای حضور چندساعته خود در ساعات بعدازظهر حقوق کامل دریافت مینمایند» .
همین عضو هیات مدیره اضافه میکند:آقای احمد شجاعیان مسئول انتصابات وزارت آموزش و پرورش، موسس مجتمع آموزشی غیرانتفاعی تزکیه، رییس هیات مدیره صندوق و عضو هیات امنای صندوق نیز هست .
برخی اخبار تایید نشده، از استعفای شجاعیان و برکناری عضو هیات مدیره صندوق، طالقانی و افخمی مدیر امور مجامع حکایت میکنند.اما یکی از کارکنان صندوق این استعفا را صوری وترفندی برای برکناری مدیر عامل قبلی میداند. اگر قرار باشد برای وضعیت امروز صندوق ذخیره فرهنگیان وصفی بنویسیم، رکود، ابهام و انتظار توام با دلهره مناسبترین صفات هستند.
خواننده آگاه در پی یافتن مبنای اصولی برای اختلافات این مدیران وقت خود را هدر ندهد.آقایان از نظر اصول با هم اختلافی ندارند. دعوا به طور طبیعی بر سر به دست آوردن پست و امتیازات ناشی از آن است. عدم ثبات در مدیریت موسسات اقتصادی مانع برنامهریزیهای کوتاه مدت و میان مدت میشود. معلوم نیست چرا سرنوشت موسسهای که فراهم آمده از پساندازهای اندک معلمان است باید به دست افرادی سپرده شود که نه علاقهای به این کار دارند و نه دانش اقتصادی دارند و نه اصولا وقتی برای پرداختن به این امور. پرسشی را هم میتون با نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم که زمانی صندوق ذخیره فرهنگیان در کانون توجهات آنها بود در میان نهاد: سکوت شما در مقابل این بیتدبیریها و بیکفایتیها به چه دلیلی است؟در خاتمه بار دیگر این جمله حمیدرضا حاجی بابایی رییس فراکسیون 105 نفره فرهنگیان مجلس هفتم را تکرار میکنم که آیا در بین یک میلیون و هشتاد هزار فرهنگی یک نفر واجد شرایط نیست که مدیرعامل صندوق شود؟ حاج بابایی چرا در مقابل انتصاب مسئول دفتر رییس مجلس به عنوان مدیرعامل صندوق اعتراض نکرد. واقعا فضای سیاسی در ایران بسیار شگفتانگیز است.
نوشته شده توسط : علی